بیا ....

بیا و بمان

آنهایی که رفتنشان را

طاقت آوردم

تــــو نبودند...!!!!

تـمـام مـعـلوم هـا و مجـهـول هایـم را

بـه زحمـت کـنـار هـم مـی چـیـنم

فـرمـول وار ؛

مـرتـب و بـی نـقـص ...

و تــو نازنینم

بـا یـک اشـاره نگاهت

هـمـه چـیـز را

در هـم می ریــزی ...!!!

من در میان مردمی هستم

که باورشان نمیشود تنهایــــم

میگویند خوش بحالت که خوشحالی

نمی دانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست

برای دوست داشتن مــــــــن….

رفت....!

بدون خداحافظی!

نمیدانم من را از یاد برده بود یا خدایش را؟؟؟

حالا که میروی ...

آهسته برو

هر قدمت دورتر ... نفسم تنگ تر ...

بگذار چشمم آهسته آهسته ندیدنت را بیاموزد !...

سرخ میشوی وقتی میشنوی دوستت دارم . . .

زرد میشوم وقتی میشنوم دوستش داری. . .

چهارشنبه سوری به راه انداختیم . . .

سرخی تو از من . . .

 زردی من از تو . . .

تو همیشه میپری و من . . همیشه میسوزم

ای نقطه شروع شفق، ای مجری حق!

میلاد تو، قصیده بی انتهایی است که تنها خدا بیت آخرش را می داند

بیا و حُسن ختام زمان باش!

میلاد مهدی(عج)، تصنیف سرخ ترانه های انتظار

بر عموم مسلمین جهان مبارک باد....!!!

شـــايد برايت عجيب ســت اين همه آرامشـــم !

خــودمـــاني بگويــم ؛ ...

به آخر که برسي ، ديگر فقط نـــگاه ميکنــي ...

جسارت می خواهد

نزدیک شدن به افکار دختری

که

روزها مردانه با زندگی می جنگد

و شب هنگام

بالشش از هق هق های دخترانه

خــــــیس است......

نشسته ایم

خودم و قلبم..

با هم”نقطه بازی” میکنیم..

زبان نفهم قلبم نمیفهمد “قواعد” بازی را..

تمام خانه ها را با اسم ”تو” پر میکند!!!!!!